بالاخره و بعد از حدود یک ماه و نیم امتحانا تموم شد و واقعا آخیش! حس میکنم یکم دیگه ادامه پیدا میکرد میرفتم توی یه همچین صفحه هایی :))
I-چهارشنبه میخواستم خوندن واسه ی امتحان شنبه رو شروع کنم ولی بعد مدرسه دیدم کلا انرژی نمونده برام. پس با دوستم بر آن شدیم که اول توی فست فود نزدیک مدرسمون یه هاتداگ بزنیم و بعدم بریم گیمنت و چهار ساعت خودمونو با بازی خفه کنیم و قشنگ منافذ تفریح بدنم بعد از یه ماه باز شد :))
نتیجهی این کار این شد که جمعه صبح در حالیکه همه ی خانواده رفته بودن پیست، من نشسته بودم تو خونه و واسه ی امتحان حسابان و عربی امروز میخوندم. البته خودتون هم احتمالا میدونید که رفتن خونه ی مادربزرگ از یه صبح تا شب به هیچ وجه نمیتونه خاطره ی بدی به جا بگذاره؛ برنج و مرغ، آب پرتغال، نسکافه، چیپس و... از جمله چیزهایی بود که مادربزرگ تو طول روز بهم خوراندند و فکر کنم کمبود انرژی این یه ماه جبران شد برام :))
II-امتحانا رو خوب دادم، نه در حد ایدهآل خل وضع گونه ای که خودم همیشه مد نظر دارم ولی بدم نشد و امیدوارم که زود کارنامه بدن. به هیچ وجه از منتظر موندن برای کارنامه خوشم نمیاد.
III- راستش برنامم این بود که توی امتحانا کتاب نخونم ولی از یه هفته پیش استارت نفرتی که میکاری رو زدم و البته فعلا تا تموم شدن کتاب و ثبتش توی گودریدز نظرمو پیش خودم نگه میدارم D:
IV- حالا اول امتحانا فقط همینو کم داشتیم که آلبوم بینام چاووشی هم منتشر بشه تا سر همه ی امتحانا نوای "بس در طلبت، کوشش بی فایده کردیم چون طفل دوان، در پی گنجشک پریده"تو گوشمون پلی بشه :|
همینجا موضعمو در مورد آلبوم هم بیان کنم: سه قطعه ی درخشان داره البوم. عقل و خرد، چنگ، گنچشک پریده. بقیهی آهنگا رو در حد محسن چاووشی که میشناسیم ندیدم. همچنین به هیچ وجه دلیل اصرار پافشاری چاووشی برای همکاری نکردن با آهنگسازای دیگه و خودکفایی در تولید موزیک کارهاشو نمیفهمم. در اکثر ترک ها میشه ملودی های تکراری رو به راحتی تشخیص داد :/
V- شما چه خبر؟ :)