سلام :)
خب راستش شاید تعداد افرادی از بَیان که در جایی غیر از اینجا باهاشون در ارتباط هستم به ده نفر هم نرسه، ولی بیشترشون حداقل یه بار ازم خواستن که فرمهای موسیقی رو براشون یکم توضیح بدم. برای همین تصمیم گرفتم توی یه پست، اون اصلیا رو بگم، هم واسهی این که برای خودم مرور بشه و هم شما اگه براتون همیشه سوال بوده که چرا به یه قطعه میگن سونات یا کنسرتو یا هر چیزی، یاد بگیرید :)
+ پست به مرور زمان آپدیت خواهد شد و در هر بار یک فرم موسیقی رو میگم. و البته فکر نکنم لازم به گفتن باشه که بعیده آپدیتها نظم خاصی داشته باشه :))
1- سونات: سونات از سه بخش ساخته شده و اصطلاحا به فرم ABA هست. یعنی به طور خلاصه، اول قطعه یک تم معرفی میشه، سپس در قسمت دوم بسط و گسترش داده میشه و در قسمت آخر، دوباره تم اول تکرار میشه. قسمت اول خودش اغلب به دو قسمت تقسیم میشه. بخش اول که همون تم اصلی ارائه میشه و دارای ملودی هست و دقیقا همون جایی از سونات هست که ما با ملودیش، آهنگو به خاطر میاریم. بخش دوم از قسمت اول هم به نوعی بازتابی از تم اولیه هست و با کمی تغییرات. در قسمت دوم، تم به طور کامل عوض میشه به طوری که به نظر میاد قطعهی متفاوتی داره اجرا میشه. و معمولا پرهیجانترین قسمت سونات هم همین قسمت هست. و در قسمت سوم هم تکرار تم اول رو داریم، و در اکثر مواقع بدون هیچ تغییری در تم.
نمونهی سونات: سونات دو ماژور از موتسارت. (دریافت) (این سونات رو خودم هم زدم و یه دو ماهی سرش بودم :))
2- سمفونی: سمفونی معمولا از چهار موومان یا بیشتر تشکیل شده. موومان اول در فرم سونات هست و احتمالا الان دلیل طولانی بودنشون رو فهمیدید. چون فرم سونات رو توضیح دادم، میرم سراغ موومان دوم. موومان دوم معمولا در تقابل با موومان اول هست. یعنی اگه مثلا موومان اول به شکلی قدرتمند باشه، موومان دوم حالت آرام داره و برعکس. و فرمش هم میتونه به شکلهای سونات یا روندو باشه. رنودو نوعی آواز هست که در اون افراد به صورت حلقهای دست هم را میگیرند و با هم ترجیع هر بند از این شعر را تکرار میکنند. بعد میرسیم به موومان سوم سمفونی. این موومان معمولا شادترین و پرانرژی ترین موومان هر سمفونی هستش. و نکتهی جالب اینه که در واقع این موومان در واقع بازتابی از رقص منوئه هستش که رقصی فرانسوی است. و موومان آخر نیز به اختیار آهنگساز هست و معمولا میتونه سونات یا روندو باشه. این موومان معمولا سختترین قسمت سمفونی برای آهنگساز هم هست.
نمونه سمفونی: سمفونی 94 هایدن یا سمفونی "شگفتی":(دریافت) (فکر کنم با شنیدنش کاملا درک کنید چرا اسمش اینه :)))
3- کنسرتو: کنسرتی قطعهای هست که معمولا برای یک ارکستر و البته برای یک ساز اصلی تکنواز(اصطلاحا سولو) میشه و البته معمولا هم اسم اون ساز بعد کنسرتو میاد. مثل کنسرتو پیانو، کنسرتو ویالون و... بقیهی سازها هم در کنسرتو وظیفهی همراهی و اصطلاحا گفتوگو با اون ساز اصلی رو دارند و برای همینه که ساز اصلی معمولا تو چشمترین(یا شاید بهتر باشه بگیم تو گوشترین :))) نقش رو در طول قطعه داره. این فرم در سه موومان نوشته میشه و معمولا در پایان موومان اول، نوازندهی ساز اصلی به تکنوازی بداهه میپردازه تا مهارتشو نشون بده.
نمونه کنسرتو: کنسرتو پیانو شماره دو اثر حضرتِ راخمانینف. شکوه موسیقی کلاسیک رو حس کنید! :) (دریافت)
4- نوکتورن: ریشهی کلمهی نوکتورن از کلمهی فرانسوی "noturnal" به معنی شبانه میاد و خب مشخصه که در زمان قدیم در اروپا این فرم موسیقی برای اجراهای شبانه بیشتر استفاده میشده.(این وسط به فیلم "Green book" هم یه اشاره بکنم و به نظرم اگه ندیدید ببینیدش. فیلم زیباییه.)
این فرم هم معمولا از چند موومان تشکیل شده(البته تک موومان هم داریم) و اولین کسی که قطعههایی با عنوان نکتورن نوشته جان فیلدزِ ایلندی هست و از اونجایی که کلا هر علم و شاخهای معمولا یه پدر هم داره!(:|) بهش لقب پدر نوکتورن دادن. ولی خب این بنده خدا خیلی چیز خاصی نبوده و بهترین نوکتورنها بدون شک و با اختلاف متعلق به حضرت شوپن هستش. معمولا هم این فرم قطعهها تم آرام و ملایمی دارند و جون میدن برای قبل خواب گوش دادن! :))
نمونه نوکتورن: همهی نوکتورنهای شوپن فوقالعادن ولی من نکتورن شمارهی 20 رو از همه بیشتر دوست دارم. (دریافت)