+من باشم احتمالا این پست رو نمیخونم. بیشتر به این خاطر نوشتمش که یه جایی باشه و یادم نره این‌ها رو.

من واقعا درک نمی‌کنم یه چیزی رو، و اون این همه عجله‌ای هست که توی بقیه می‌بینم. وقتی راهنمایی هستی، میگی کی تموم میشه برم دبیرستان؟ دبیرستان تموم میشه، میگی کی میرم دانشگاه. و به همین ترتیب. بدون اینکه به این فکر کنی که خب بابا، اصلا جدی برای چی دارم عجله می‌کنم. بحثم این نیست که تلاش نکنی، اتفاقا برعکس، بحثم اینه که خب بابا توی اون مقطعی که آدم هست اگه عمیق بشه که خیلی بهتره و نتیجه‌ی مطلوب‌تری میگیره. میای دانشگاه، و همه میگن ریاضی رو پاس کنیم بره. فیزیکو پاس کنیم بره. و من اصلا درک ‌نمی‌کنم. چرا واقعا باید پاس کنم برم؟ چرا وقت نذارم و عمیق بشم و بفهممش؟ اگه بخوام همه چیز رو سطحی یاد بگیرم و توی هیچی عمیق نشم که خب اصلا واقعا به چه دردی میخوره درس خوندن؟ و این واقعا فرق داره با اینکه تو یه هدفی توی ذهنت داشته باشی ولی براش تلاش نکنی. من میگم کنکور داری؟ خب مثل هر کنکوری دیگه‌ای توی ذهنت بهترین نتیجه‌ای که میتونی بگیری میشه هدفت. ولی گند نزن به یک سال عمرت با تکرار این ذکر که "خدایا فقط تموم بشه این چه عذابیه". تلاش کن توی چیزایی که باید عمیق بشی و لذت ببری. و نمیدونم حتی یه سال دیگه نظرم همینه یا نه، ولی الان نظرم در مورد دانشگاه هم همینه. کوچک‌ترین درکی از اینکه از الان میگن کی میشه ترم تموم بشه ندارم. خب بابا بذار برسی، بعد :)) در کل به نظرم به ما لذت بردن از مسیر رو یاد نمیدن. در واقع اکثر مواقع حتی قدردانی هم نمیشه. برنده اونیه که زود تموم کنه همه چیو حتی به قیمت ناقص یاد گرفتن. 

و در کل هم میدونی، عمیق شدن توی این دوران خیلی سخت شده. می‌بینی که اطرافت همه میخوان همه چیز رو یاد بگیرن یا حتی دارن یاد میگیرن. و تو میگی که خب، مشکل احتمالا از منه که تمرکزم رو گذاشتم روی یه چیز. احتمالا بعدا عقب میفتم کلی. در حالیکه واقعا این نیست. همیشه عمیق شدن توی یه چیزی خیلی نتیجه‌ی بهتری داده تا نوک زدن به هر چیزی که به ذهن آدم میرسه. دوستای من می‌دونن که متنفرم از شبکه‌های اجتماعی، گاهی حتی از خود اسمارت‌فون داشتن مثلا. دلیلم مثل دلیل پدربزرگ مادربزرگای ما نیست که میگن اون زمان بهتر بود همه چی. بابا کجاش همه چی بهتر بود؟ آدم باید خودشو میکشته تا یه بتونه به علم دسترسی پیدا کنه، یه چیزی رو یاد بگیره یا هر چیزی. ولی از این بدم میاد که تو فقط کافیه گوشیو آنلاک کنی، و با بمباران اطلاعات از هر جایی که میخوای و نمیخوای مواجه بشی. دوره‌ی آموزش فلان برنامه، کورس فلان زبان و معمولا این موقعاس که آدم یادش میره که اصلا نمیخواستم به این سمت برم. اصلا به من ربطی نداره الان این کورس. میری و ثبت‌نام میکنی و یه مهارت دیگه هم به انبار مهارتای نصفه و نیمه‌ت اضافه میکنی. 

واقعا فکر کنم بزرگ‌ترین ترسِ الان من پیدا نکردن هدفه. و بعدش گم کردنش.